مقدمه

بسم الله الرحمن الرحیم

بنام آنکه جانرا فکرت آموخت
چراغ دل بنور دین بر افروخت

تقریباً دو سال قبل بخواهش یکی از دوستان دانشمند مقاله‌ای تحت عنوان (علل انحطاط مسلمین و چارة آن) در روزنامه وظیفه که در تهران منتشر می‌شود درج و انتشار دادم مقالة مزبور مورد توجة خوانندگان آن روزنامه قرار گرفت و از همان ابتدای انتشار دقت موافق و مخالف را به خود جلب کرد و کسانی بعنوان تقدیر و انتقاد ستونهائی از روزنامه را اشغال کردند شاید مقاله مزبور از این جهت جالب بود که مطلب تازه و موضوع بکری را در میان آورده بود، زیرا هر چند دربارة علل انحطاط مسلمین نویسندگانی قلمفرسائی کرده و علل و عوامل را نشانی داده‌اند اما کمتر کسی از آنان عللی را که در آن مقاله نشان داده می‌شد بقلم آورده‌اند مثلاً یکی از دانشمندان بزرگ علوم اجتماعی و جامعه‌شناسی (دکتر گوستاولوبون فرانسوی) دربارة علل انحطاط مسلمین در کتاب تاریخ تمدن خود چیزهائی را موجب انحطاط عرب و اسلام نشان داده است که اگر از نقطه نظر تطور ملل و تغییرات حاصله در آنها صحیح و دارای اثر باشد مانند اختلاط خون و تقید به چهارچوب قوانین مذهبی و ناموافقی زمان و امثال آن، ولی از نظر یک نفر مسلمان بلکه از نظر یک نفر مورخ بی‌نظر اینگونه نظریات و تعلیمات،ارزشی ندارد هرچه هست مقاله مزبور بیش از دو سال در آن روزنامه انتشار یافت و با اینکه گاهی مورد انتقاد پاره‌ای اشخاص قرار می‌گرفت بدان انتقادها اعتنائی نمی‌شد زیرا غالباً انتقادکنندگان اشخاص سطحی و انتقادشان از روی تعصب جاهلانه بود مگر گاهی که اشخاص مشهوری پای بمیدان می‌گذاشتند که بی اعتنائی بانتقاد آنان موجب تولید زحمت در این محیط آلوده به سوءظن دربارة نگارنده می‌شد لذا بناچار در ضمن مقاله به جواب اعتراضات و انتقادات آن پرداخته و مطلب را روشن می‌کردیم تا اینکه اخیراً پاره‌ای از مطالب مندرجه به مذاق عده‌ای که خود را منحصراً وارث دیانت دانسته و دین را هم همین وضع موجود می‌شناسند تلخ آمده و به جای انتقاد صحیح و منطقی به تهمت و دشنام و حتی تکفیر پرداختند و به وسایلی کودکانه از قبیل شکایت به وزارت فرهنگ و تهدید به ضرب و امثال آن متشبث شدند، بنابراین پیش آمد با اینکه ده‌ها علل عمده از علل انحطاط مسلمین با مدارک ودلایل که خلاصه‌ای از آن در این مقدمه انشاء‌الله به نظر خوانندگان خواهد رسید باداره روزنامه طی مقالات مفصلی فرستاده شده بود بناچار بوسیله نامه و تلگراف تقاضا شد که از درج آن خودداری شود تا وقت آن برسد.
و اکنون به یاری خداوند متعال خلاصه و مجملی از آنچه در آنجا نشر شد با دلایلی بیشتر بعرض می‌رسد.